مناجات محرمی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه
هوای کـهـنۀ این شـهـر تازه دم کرده گـناهـکـاریـمان «تُـنـزل النِقـم» کرده «ظلمتُ نَفسی» ما را شنید دلبر و گفت: امان ز نفس کسی که به خود ستم کرده به شوق یوسف اگر چشممان چو یعقوب است هـنوز گـریـه به درد فـراق کـم کـرده چه میشـود سحـری دیده بارد و بیند کـریم، بـارش بـاران به ما کرم کرده ای آسمان ز چه گشتی بخیل؟ پر وا کن گـناه کرده اگر شیـعـه، توبه هم کرده به توبههای محرم قسم که شوق ظهور فـدائـیـان تـو را بـا تو هـمقـسـم کـرده محـرم آمد و غـم شد فـزونتر و دیدم کـتـیـبهای هـوس شعـر محـتـشم کرده دوباره چـادر مشکی وصلـهدارش را زنـی برای پـسـر بـچـهاش عـلم کرده هـوای کـرب و بـلا جـان تـازهام داده دل حـزیـن مــرا راهـی حــرم کــرده امـام عـشـق و مـحـبت! خدا کند بـیـنم نـسـیـم کـرب و بـلا آسـمـانیام کـرده |